آن هنگام که مردم بعضی چیزها را زیبا می دانند، زشتی پدید می آید؛ و زمانی که چیزهایی را خوب می پندارند؛ شر و بدی زاده می گردد.
این گونه است که بودن و نبودن یکدیگر را پدید می آورند.آسایش از دل سختی و سختی از دل آسانی زاده می شود؛ بلند توسط کوتاه ، و فراز توسط نشیب تعریف می گردد؛قبل و بعد به دنبال هم می آیند.شخص خردمند به ظاهر در دوگانگی و اضداد زندگی می کند ولی در اصل ، در عالم یگانگی به سر می برد.ا ...
کاری که به اتمام رسید، آن را فراموش کنید
آن هنگام که مردم بعضی چیزها را زیبا می دانند، زشتی پدید می آید؛ و زمانی که چیزهایی را خوب می پندارند؛ شر و بدی زاده می گردد.
این گونه است که بودن و نبودن یکدیگر را پدید می آورند.
آسایش از دل سختی و سختی از دل آسانی زاده می شود؛
بلند توسط کوتاه ، و فراز توسط نشیب تعریف می گردد؛
قبل و بعد به دنبال هم می آیند.
شخص خردمند به ظاهر در دوگانگی و اضداد زندگی می کند ولی در اصل ، در عالم یگانگی به سر می برد.
انسان خردمند می تواند بدون هیچ کوشش و تقلایی دست به عمل بزند؛ و بدون این که مالک چیزی شود، قادر است آنها را پرورده و شکوفا سازد.
او کار می کند؛ اما نه به طمع پاداش،
و در رقابت با دیگران است؛ نه به خاطر پیشی جستن از رقیب.
زمانی که کاری به اتمام رسید، آن را فراموش می کند؛
همین است که کارش جاودانه خواهد ماند