مرجع :
بازدید :
237
احساس شادی، یکی از هیجانهای مثبتی است که خداوند به ما هدیه میکند. این احساس، پیش نیازهایی دارد که با فراهم شدن آنها، تولید شده و با کم شدن یا نبودنشان، کمرنگ یا محو میشود. چند نکته زیر را در این باره با میخوانیم:روحیه خوب از فکر خوب ایجاد میشود: بخش زیادی از احساسات ما، ریشه در نگرش ما به خودمان، زندگی و دیگران دارد. اگر بتوانیم خود را از اسارت فکرهای منفی و بدبینی نج ...
شاد زیستن
احساس شادی، یکی از هیجانهای مثبتی است که خداوند به ما هدیه میکند. این احساس، پیش نیازهایی دارد که با فراهم شدن آنها، تولید شده و با کم شدن یا نبودنشان، کمرنگ یا محو میشود. چند نکته زیر را در این باره با میخوانیم:
روحیه خوب از فکر خوب ایجاد میشود: بخش زیادی از احساسات ما، ریشه در نگرش ما به خودمان، زندگی و دیگران دارد. اگر بتوانیم خود را از اسارت فکرهای منفی و بدبینی نجات دهیم، حتما روحیه بهتری را تجربه خواهیم کرد. افکار منفی، مانند قفل و بندهایی است که به دست و پای ما بسته شده اند. در این شرایط، هر قدر تلاش میکنیم، نتیجه ای نمیگیریم و احساس گیر افتادن در یک بن بست بزرگ را داریم. افکار منفی، ویروسهایی هستند که شادیهای ما را خراب میکنند. ما با گفت وگو درباره فکرهای خود، مطالعه کتابهایی که مثبت اندیشی را به ما یاد میدهند و در موارد خاص، با کمک گرفتن از مشاوران، میتوانیم خود را از این افکار منفی، آزاد کنیم.
با برنامه زندگی کنید تا شاداب باشید: یکی از اسرار شاد بودن، داشتن برنامه در زندگی است. وقتی شما هیچ برنامه و نقشه ای برای زندگی و روزهای آن نداشته باشید، مانند فردی هستید که در شهری بزرگ، گم شده، نمیداند کدام مسیر را برود. طبیعی است که در چنین شرایطی، احساس شادی، معنایی نخواهد داشت. روزی که در آن برنامههای متنوعی را از قبل پیشبینی کردهایم، روز متفاوتی خواهد بود؛ برخلاف زمانی که از باز کردن چشمهای خود میترسیم؛ چون یاد روزی خستهکننده و کسالتبار میافتیم که در آن هیچ برنامه ای را در نظر نگرفتهایم و یک نواختی و تکرار، دو مزاحمی هستند که انتظار بیداری ما را میکشند. زمانی که وقت ما با برنامههای متنوع پر میشود، احساس خوبی پیدا میکنیم. ورزش، مطالعه، افزایش اطلاعات و... از برنامههایی هستند که آرامش بخش هستند.
نزدیک شدن به هدف، شما را سرحال میکند: داشتن هدف در زندگی، شادیآفرین است و از آن مهمتر، وقتی است که احساس کنیم به هدف نزدیک میشویم. هر قدمی که ما را به سوی هدف اصلی ببرد، سبب رضایت خاطر و احساس خوش شاد بودن میشود. اگر هم عکس این اتفاق بیفتد، احساس بدی پیدا میکنیم و یکی از بدترینهای آن، زمانی است که احساس کنیم عمرمان را بیهوده میگذرانیم و تلاش فعلی ما هیچ ارتباطی به هدف اصلی ما ندارد.
خودتان را از خصوصیات بد رها کنید: زمانی که پرخاشگر باشیم و سطح تحمل ما پایین باشد، نسبت به خود، احساس بدی داریم. خصوصیات اخلاقی بد که به اختیار ما اجازه ورود در زندگی را یافته اند، سبب میشوند که روحیه بدی پیدا کنیم و از زندگی خود لذت نبریم.
پیشگیری از گناه: وقتی خلاف دستور خدا زندگی میکنیم، احساس محاصره شدن و از دست دادن پشتیبان به سراغ ما میآید و اضافه بر آن، احساس شرمندگی از رفتار نامناسبی که در مقابل این همه خوبیها و هدیههای خداوند داشته ایم، ما را رها نمیکند. با پیش گیری از گناه و جایگزین کردن رفتارهای خوب، شادی بیشتری نصیب ما خواهد شد. همچنین با توبه و عذرخواهی از خداوند، به خاطر عصیان و نافرمانی در برابر او، میتوانیم شادابتر زندگی کنیم.
همنشینی با افراد مثبتاندیش را از یاد نبرید: مثبت اندیشان، به ما انرژی تازه ای میدهند و همنشینی با آنان، روحیه ما را بسیار مطلوب میسازد و در مقابل، افراد منفی باف که روز را مانند شب سیاه میبینند، سبب رکود و بی حالی ما میشوند. هر قدر اطراف خود را از انسانهایی با فکرهای بلند و روشن پر کنیم، لطف بیشتری به خودمان و احساسهای خوبی که انتظار ما را میکشند، خواهیم کرد.