انسان استعداد فکر کردن دارد و این خود فکر اوست که او را از وضعیت بزرگ وجود خارج خواهد کرد , به همین خاطر تفتیش ذهنت را آغاز کن . انسان آغاز به درک اینکه ذهن او هیچ چیزی به جز تودهای از افکار , فقط فکرها , که همیشه فکر میکند , همیشه فکر میکند , همیشه درباره ی چیزی فکر میکند نیست .
به ندرت زمانی هست که انسان فکر نکند . و این همیشه درباره ی خود او و در رابطه با چیزی دیگر است ...
ذهن را بدقت وارسی کن
انسان استعداد فکر کردن دارد و این خود فکر اوست که او را از وضعیت بزرگ وجود خارج خواهد کرد , به همین خاطر تفتیش ذهنت را آغاز کن . انسان آغاز به درک اینکه ذهن او هیچ چیزی به جز تودهای از افکار , فقط فکرها , که همیشه فکر میکند , همیشه فکر میکند , همیشه درباره ی چیزی فکر میکند نیست .
به ندرت زمانی هست که انسان فکر نکند . و این همیشه درباره ی خود او و در رابطه با چیزی دیگر است .
از صبح تا شب دلواپس است با من , به من , من , بمن .
اما تو نه من و نه به من هستی . بنابراین چرا باید نگران باشی ؟ همواره بر این باوری که باید راجع به علائق ات نظری داشته باشی , مشکلاتت را حل کنی , جهانت را . تجسم میکنی که هر چیز ممکنی , اتفاق خواهد افتاد .
بعضی از شما هستند که برای این همه سال شاغل بودهاند و همواره دلواپس بیکار شدن است . بر این باوری که این بدترین چیزی در جهان است که میتواند اتفاق بیفتد , و احتمالاً او بهترین چیزی است که میتوانست برایت اتفاق بیفتد , چونکه باعث میشود که به ریسک جدیدی , به تجربه ی جدیدی اقدام کنی . حقیقت این است که تو هرگز نمیتوانی رنج بکشی . هیچ چیزی در این گیتی نیست که باعث شود تا رنج ببینی .
اگر که در رنج هستی این ذهن تو است که درباره ی کسی یا درباره ی چیزی یا درباره ی جایی یا درباره ی شرایط خاصی با تو حرف میزند . تو به خود اجازه ی فکر کردن دادهای . به فکرهای خود باور داری . فکرهایت تو را بطور کامل , تماماً و بطور مطلق تحت کنترل دارند .
فکرهای تو بدترین دشمن هستند . به این ترتیب یاد بگیر که با تحقیق درباره ی خویش یا مشاهده ی فکرهایت , ایستی به آنها داده , شاهد افکارت شوی , خود را که ناظر فکرهایت است تماشا کنی .
رابرت آدامز