کسی از چانگ تسو پرسید:
چراتمام تعالیم شما بر بی فایدگی متمرکزند؟
چانگ تسو پاسخ داد: اگر قدر چیزهای بی فایده را ندانی، نمی توانی از چیزهای بافایده دم بزنی چانگ تسو گفته که بی فایده جنبه دیگر بافایده ست. وقتی می توانی از بافایده گی حرف بزنی که بی فایده گی در میان باشد. این بخش حیاتی آن ست. اگر بی فایده گی را کاملا حذف کنیم، چیز بافایده ای وجود نخواهد داشت. چیزها مفیدند زیرا چیزهای بی فایده وجود دا ...
اگر قدر چیزهای بی فایده را ندانی
کسی از چانگ تسو پرسید:
چراتمام تعالیم شما بر بی فایدگی متمرکزند؟
چانگ تسو پاسخ داد: اگر قدر چیزهای بی فایده را ندانی، نمی توانی از چیزهای بافایده دم بزنی چانگ تسو گفته که بی فایده جنبه دیگر بافایده ست. وقتی می توانی از بافایده گی حرف بزنی که بی فایده گی در میان باشد. این بخش حیاتی آن ست. اگر بی فایده گی را کاملا حذف کنیم، چیز بافایده ای وجود نخواهد داشت. چیزها مفیدند زیرا چیزهای بی فایده وجود دارند.
اما این چیزی ست که بر سر دنیا آمده. ما همه اعمال توام با بازیگوشی را حذف کرده ایم، به این تصور که همه انرژی ما صرف تولید کار خواهد شد. اما اکنون کار تبدیل به یک عمل ملال آور شده ست. باید به قطب مخالف رفت تا طراوت از دست رفته را بازیافت.
"زندگی به روایت بودا"